معلم آکادمیک ند جانسون اخیراً ایمیلی از پدر یکی از مشتریان دبیرستان خود دریافت کرده است.
"می توانید لطفا مطمئن شوید که او در یک تست تمرینی این آخر هفته شرکت می کند؟ جانسون، موسس شرکت آمادگی آکادمیک و آزمایشی PrepMatters، با تکرار محتوای ایمیل، گفت: او واقعاً به آن نیاز دارد تا خوب انجام دهد. "اوه، و به او نگو که من این گفتگو را با تو داشتم."
"من واقعاً روی این سرمایه گذاری می کنم که فرزند شما در این آزمون خوب عمل کند. اما میدانید چه کسانی هم سرمایهگذاری کردهاند تا در این آزمون خوب عمل کنند؟ جانسون، پاسخ داد: فرزند شما.
جسیکا لاهی، نویسنده کتاب «هدیه شکست»، گفت: برای کسانی که با دانشآموزان دبیرستانی و کالج کار میکنند واضح است که والدین و مراقبان آنها بیش از حد درگیر فرزندانشان هستند.
لاهی گفت والدین در حال شستن لباسهایشان برای بچههایشان هستند، مطمئن میشوند که تختخوابهای کالج دارای نردههای ایمنی هستند تا دانشآموز در خواب نرود، و حتی به اساتید درباره نمرات ایمیل میفرستند. (مقامات آموزش عالی در مواردی که می توانند تحت قانون حقوق آموزشی خانواده و حریم خصوصی به اشتراک بگذارند محدود هستند).
او گفت: «وقتی به کالج رفتم، فقط با ماشین به کالج رفتم. اکنون روسای کالجها هستند که کارشان به طور خاص رابط خانوادهها است، زیرا خانوادهها میخواهند بیشتر درگیر بچههای دانشگاه باشند.»
لاهی اضافه کرد: همانقدر که ممکن است بخواهید به فرزندتان در حین رفتن به مدرسه کمک کنید، درگیر شدن فوری در انتخابها و چالشهای دانشگاه احتمالاً نتیجه معکوس خواهد داشت.
کارشناسان توضیح میدهند که چرا برای بزرگسالان مفید است که به دانشجویان خود اجازه دهند زندگی خود را به عهده بگیرند - حتی اگر دست و پا چلفتی باشند و اشتباه کنند. (اگر به شغلی نیاز دارید که شما را مشغول کند، بهتر است یاد بگیرید که چگونه استرس خود را مدیریت کنید.)
منطقی است که استرس دارید
والدین و مراقبان عزیز: جای تعجب نیست که در مورد خروج فرزندتان از خانه استرس دارید، بنابراین مهم است که این واقعیت را بپذیرید.
هارلان کوهن، مربی موفقیت کالج و نویسنده کتاب "هم اتاقی برهنه: و 107 مسئله دیگری که ممکن است در کالج با آن مواجه شوید"، گفت: والدین هرگز به اندازه اکنون با فرزندان خود در ارتباط نبوده اند.
جانسون گفت که درخواست فرزندتان برای کالج و اخراج او ترسناک است زیرا این چیزی است که شما خیلی به آن اهمیت می دهید اما کنترل کمی روی آن دارید.
او افزود: «مطمئناً استرسزاترین چیزی که افراد میتوانند تجربه کنند، احساس پایین کنترل است. برای بچه ها سخت است که با امیدها و رویاها و چمدانی پر از پول شما به دانشگاه بروند... شما روی همه اینها سرمایه گذاری کرده اید.»
برای اینکه احساس بهتری داشته باشند، برخی از والدین اغلب با فرزندان خود تماس می گیرند تا آنها را بررسی کنند یا تصمیم می گیرند در مورد یک مهلت از دست رفته به استاد ایمیل بزنند.
جانسون گفت: «کاری که والدین معمولاً انجام میدهند انجام کارهایی است که به آنها احساس کنترل بیشتری میکند، اما این به قیمت کاهش حس کنترل فرزندشان است».
درگیر بودن بیش از حد باعث کاهش اعتماد به نفس آنها می شود
لاهی گفت، برای اینکه بچه ها به بزرگسالانی توانا تبدیل شوند، بسیار مهم است که حس شایستگی در آنها ایجاد شود.
اعتماد به نفس می گوید: "فکر می کنم می توانم کارهای سخت را انجام دهم." شایستگی این است که بگوییم: "من می دانم که می توانم کارهای سخت را انجام دهم زیرا قبلاً کارهای سخت انجام داده ام."
او گفت، تمرین چیزهای چالش برانگیز در زمانی که بچه های شما کوچکتر هستند، در حالی که خطر کمتری وجود دارد، می تواند مفید باشد، و هنوز سیستم های پشتیبانی برای کمک وجود دارد. لاهی گفت، وقتی والدین و مراقبان خیلی سریع وارد عمل می شوند و به چالشی برای فرزندشان رسیدگی می کنند، فرصت های مهم را از بین می برند و دانش آموز را زیر پا می گذارند.
او گفت: «هر بار که ما کاری برای بچههایمان انجام میدهیم - نمیخواهیم - اما چیزی که به آنها میگوییم این است که «آره، فکر نمیکنم خودتان بتوانید این کار را انجام دهید».
جانسون گفت که افراد بر اساس نظریه خودتعیینی سه نیاز روانشناختی مهم دارند: شایستگی، خودمختاری و ارتباط. جانسون گفت: مدیریت بیش از حد فرزندان نه تنها احساس شایستگی و استقلال آنها را از بین می برد، بلکه ممکن است به احساس ارتباط آنها با شما نیز آسیب برساند.
جانسون گفت: "اگر من مشکلی را به شما بگویم و شما شروع به پرتاب این چیزها به سمت من کنید، می توانم کمی احساس بی اعتباری کنم."
ریسک ها آنقدر که به نظر می رسد زیاد نیست
لاهی گفت، به زمانی فکر کنید که فرزندتان برای اولین بار راه رفتن را یاد گرفت. اگر بچه نوپا بودند و بعد افتادند، به آنها میگفتی پایین بمانند و تو برایشان راه بروی؟
امیدوارم نه. او افزود: «اشکالی ندارد، دوباره بلند شوید و دوباره امتحان کنید» یا «میدانم که میتوانید این کار را انجام دهید».
جانسون گفت، تنها مهمترین نشانگر سلامت روانی، تابآوری است – توانایی بازگشت به عقب زمانی که همه چیز مطابق میل شما پیش نمیرود. اگرچه تماشای دوران سخت فرزندتان دردناک است، اما اجازه دادن به او برای انجام این کار سرمایه خوبی برای آینده اوست.
او گفت: «به نظر می رسد یک تجربه در نوجوانی از احساس کنترل و توانایی کنار آمدن با یک تجربه نامطلوب، مغز را به طور بالقوه برای یک عمر در برابر سایر تجربیات نامطلوب تلقیح می کند. این واقعاً یک معامله بزرگ است.»
اگر شما بخش زیادی از زندگی آنها را صرف صرفه جویی در روز کرده اید، آستانه شما برای تحمل ناراحتی آنها ممکن است پایین باشد. لاهی گفت که مشکلات آنها ممکن است بیشتر از آنچه واقعا هستند شبیه یک اورژانس باشد.
کوهن گفت، حقیقت این است که دانشآموزان هنوز کاملاً جوان هستند و وقت دارند که به هم بریزند، درستش کنند، آن را درست کنند یا چیز جدیدی را امتحان کنند.
جانسون اغلب از دانش آموزانش می پرسد که فکر می کنند مهم ترین چیزی است که می توانند از دبیرستان بگیرند. نمرات خوب و پذیرش در یک کالج خوب معمولا جواب می دهند.
سپس، او گفت، او به آنها توپ منحنی پرتاب می کند: از برخی جهات، او واقعاً برایش مهم نیست که در امتحانات ورودی کالج چه می گیرند.
او گفت: "مهمترین نتیجه دبیرستان جایی نیست که شما به دانشگاه بروید." "این مغزی است که شما رشد میدهید، مغزی که سیمکشی میکنید و تا بزرگسالی حمل میکنید."
چگونه یک قدم به عقب برداریم
شاید اکنون متقاعد شده اید که باید جایی را برای دانش آموز خود بگذارید تا تلاش کند، شکست بخورد و زمانی که به کمک شما نیاز دارد، خودش تصمیم بگیرد. اما چگونه شروع می کنید؟
Lahey توصیه می کند که با عذرخواهی شروع کنید.
اولین کاری که میکنم، مخصوصاً با یک بچه بزرگتر، این است که به آنها بروم و بگویم: «میدانید، واقعا متاسفم. من بهترین کاری را که می توانستم انجام دهم بر اساس اطلاعاتی که داشتم و بر اساس آنچه فکر می کردم درست بود انجام داده ام، اما فکر می کنم واقعاً شما را دست کم گرفته ام.»
سپس، فهرستی از مهارت هایی که آنها باید توسعه دهند و اینکه چگونه می توانید از آنها حمایت کنید، تهیه کنید. لاهی افزود، شاید این بدان معناست که وقتی از نظر تحصیلی با مشکل مواجه می شوند، یاد بگیرند که لباس هایشان را بشویید، یک ایمیل حرفه ای بنویسید، یک تماس تلفنی برقرار کنید یا به دنبال منابع بگردید.
میتوانید پیگیری کنید و بگویید، من در خواستن بهترینها برای شما تغییری نمیکنم... و من کامل نیستم، اما واقعاً تمام تلاشم را میکنم تا سعی کنم کمک و حمایت کنم و نه جانسون اضافه کرد.
کوهن یک قانون 24 ساعته را توصیه می کند. وقتی فرزندتان با مشکلی به سراغ شما می آید و شما این انگیزه را برای وارد شدن احساس می کنید، 24 ساعت صبر کنید. او گفت که در آن زمان، آنها ممکن است خودشان آن را برطرف کرده باشند - یا وضعیت ممکن است به طور کامل تکامل یافته باشد.
و چیزی که همیشه میتوانید در یک چالش به فرزندانتان بدهید، طرز فکر یافتن افراد، مکانها، و صبر است: افرادی که میتوانند برای کمک به آنها مراجعه کنند، کجا هستند که میتوانند حمایت دریافت کنند، و تا چه زمانی به طور واقع بینانه این کار را انجام خواهد داد. کوهن افزود، برای رفع مشکل اقدام کنید.
قدم بعدی این است که به یاد داشته باشید که حس آرامش را الگو برداری کنید. او اضافه کرد که اگر فرزندتان ببیند که شما به خاطر چالشی که با آن مواجه است استرس دارید، به احتمال زیاد آن استرس را احساس می کند و تحت فشار قرار می گیرد. ممکن است لازم باشد تا زمانی که بتوانید به آرامش برسید.
لاهی گفت، یک دیدگاه طولانی مدت ممکن است به شما کمک کند که احساس راحتی بیشتری داشته باشید و اجازه دهید آنها آن را امتحان کنند.
شعاری که من بارها و بارها دارم این است که "آیا می خواهم همین الان به روش خودم انجام شود یا سریع؟" یا میخواهم دفعه بعد خودشان بتوانند این کار را انجام دهند؟» او گفت. "من می خواهم فرزندم یک ماه، شش ماه، یک سال، پنج سال دیگر کجا باشد؟"