×

اخبار

محققان می گویند متابولیسم و ​​رژیم غذایی با ریشه افسردگی دوقطبی مرتبط هستند

چهارشنبه, 23 آبان 1403

ایین کمبل، محققی که در دانشگاه ادینبورگ مستقر است، دیدگاه خاصی در مورد افسردگی دوقطبی دارد. او با این وضعیت زندگی می کند و اعضای خانواده خود را که به دلیل افسردگی جان خود را از دست داده اند، از دست داده است. او می‌گوید که این یک مشکل سلامتی ویران‌کننده و غیرقابل حل است.

بیش از یک میلیون نفر در بریتانیا افسردگی دوقطبی دارند که یک سوم از آنها احتمالاً اقدام به خودکشی می کنند. با این حال ریشه های آن ناشناخته باقی مانده است - علی رغم تلاش های قابل توجه برای درک آنها.

با این حال، اخیراً یک رویکرد جدید عمده برای بیماری توسط روانپزشکان برای کشف علل آن و برجسته کردن درمان‌های احتمالی اتخاذ شده است. به جای در نظر گرفتن افسردگی دوقطبی به عنوان یک اختلال خلقی، باید آن را به عنوان یک اختلال متابولیک در نظر گرفت که می تواند از طریق رژیم های غذایی و سایر مداخلاتی که می تواند فرآیندهای بدن را تغییر دهد برطرف شود.

کمپبل که نقش کلیدی در راه اندازی مرکز روانپزشکی متابولیک دانشگاه ادینبورگ داشته است، گفت: "ما باید به افسردگی دوقطبی فکر کنیم، نه به عنوان یک مشکل عاطفی اولیه، بلکه به عنوان یک اختلال در تنظیم انرژی در بدن.

با حمایت گروه Baszucki، یک سازمان غیرانتفاعی ایالات متحده، و تحقیقات و نوآوری بریتانیا، آژانس مالی ملی، این مرکز ارتباط افسردگی دوقطبی با اختلالات متابولیک مانند دیابت و چاقی را بررسی خواهد کرد و همچنین بررسی خواهد کرد که چگونه از اختلالات ناشی از آن تاثیر می گذارد. ریتم های شبانه روزی

پروفسور دنی اسمیت، رئیس مرکز جدید می گوید: «سیستم های شامل انرژی، متابولیسم و ​​نور همگی در بدن ما به هم مرتبط هستند و ما معتقدیم که یکی از پیامدهای اختلال آنها افسردگی دوقطبی است.

اسمیت افزود: افسردگی دوقطبی در ابتدا به عنوان افسردگی شیدایی شناخته می شد، برچسبی که پیشرفت آن را نشان می دهد. «گاهی اوقات، مردم انرژی ندارند. در دیگران، آنها به سادگی بیش از حد دارند. آنها شیدایی هستند. آنها نیازی به خواب ندارند آنها واقعاً فعال هستند و کارهایی را انجام می دهند که خارج از شخصیت است. روانپزشکان به آنها می گویند: چه احساسی دارید؟ در واقع، آنها باید بپرسند: چه کار می کنی؟

کمپبل گفت: یکی از رویکردها توسعه درمان های متابولیک است که می تواند دوره های شیدایی و افسردگی آنها را کاهش دهد. رژیم‌های کتوژنیک، که در آن فرد کربوهیدرات ندارد، بلکه مقدار زیادی چربی می‌خورد، بسیار رایج است. آنها برای کاهش وزن و همچنین در برخی موارد برای درمان صرع استفاده می شوند. با این حال، اکنون مشخص شده است که آنها می توانند به کاهش افسردگی دوقطبی کمک کنند.

یک مطالعه اخیر در دانشگاه ادینبورگ شامل 27 فرد مبتلا به افسردگی دوقطبی بود که به مدت هشت هفته تحت رژیم کتو قرار گرفتند.

یک سوم آنها خیلی خوب عمل کردند. اسمیت گفت: خلق و خوی آنها پایدارتر بود، آنها کمتر تکانشی بودند و افسردگی آنها برطرف شد. "[پیدا کردن] اینکه چرا برخی پاسخ دادند و برخی دیگر پاسخ ندادند، یکی از اولین اقدامات برای محققان در مرکز جدید خواهد بود."

تحقیقات دیگر بر این واقعیت متمرکز خواهد بود که بسیاری از افراد دوقطبی از دوره های افسردگی رنج می برند که در پاییز و زمستان به اوج خود می رسد، در حالی که شیدایی آنها در بهار و پاییز افزایش می یابد. اسمیت گفت: "همه ما در زمستان در مقایسه با تابستان کمی احساس غمگینی می کنیم، اما این یک تجربه بسیار شدید برای افراد دوقطبی است و مشکلی است که از اختلالات ریتم شبانه روزی که ساعت درونی بدن آنها را کنترل می کند، ناشی می شود."

«یکی از بیماران به من گفت که می‌دانست در حال شیدایی است زیرا حساسیت شدیدی نسبت به رنگ و نور دارد. به عبارت دیگر، به نظر می رسد که افراد دوقطبی در زمان های خاصی از سال به نور حساس تر هستند. اما چرا؟»

یکی از تلاش‌ها برای پاسخ به این سوال، گروه تحت رهبری ادینبورگ را در رشد سلول‌های شبکیه - مشتق شده از افراد دوقطبی - در آزمایشگاه شامل می‌شود. دانشمندان متوجه خواهند شد که آیا واکنش متفاوتی به نور و تغییر فصول دارند یا خیر.

سایر رویکردها شامل استفاده از فناوری خواب رادار است. این دستگاه‌ها تنفس، حرکت و ضربان قلب را اندازه‌گیری می‌کنند و می‌توانند تشخیص دهند که فردی چه زمانی بیدار است یا نه و چه مراحلی از خواب را پشت سر می‌گذارد.

اسمیت گفت: «ما قرار است از اینها برای دوره‌های بسیار طولانی، به مدت 18 ماه یا بیشتر در اتاق‌های خواب افراد دوقطبی استفاده کنیم. هر زمان که آنها ناخوشایند شوند، می‌توانیم به نحوه تغییر الگوهای خواب آنها نگاه کنیم و راه‌هایی را پیدا کنیم که بتوانیم بر اساس تغییرات در الگوی خواب آنها برای پیش‌بینی بدحال شدن آنها در آینده استفاده کنیم.

در واقع، رویکردهای مختلفی وجود دارد که می‌توانیم برای اندازه‌گیری اینکه چگونه خواب، عوامل شبانه‌روزی و متابولیک ممکن است بر سلامت روان فرد تأثیر بگذارد، اتخاذ کنیم – و هدف ما این است که در چند سال آینده مهمترین آنها را ردیابی کنیم.»

این مقاله در 25 سپتامبر 2024 اصلاح شد. نسخه قبلی به "بنیاد بازوکی، یک موسسه خیریه کانادایی" اشاره داشت. در واقع در کالیفرنیا مستقر است و رسما گروه Baszucki نامیده می شود.

انصراف از نظر